پر کرد مشک وپس کفی از آب برگرفت
یک گل کسی ندیده وچندین هزار خار
شاهان من ار به عرش رسانم سریر فضل مملوک این جنامبم و محتاج این درم
گر برکنم دل از تو وبرادرم از تو مهر این مهربرکه افکنم آن دل کجا برم
ارباب مقاتل گفتهاند که طفلی سراپرده جناب اما حسین ع بیرون شد که دو گو شواره از در گوش داشت واز وحشت وحیرت به جا نب چپ وراست منگریست وچندان از آن واقعه هواناک در بیم واضطراب بود که گوشوارهای او از لرزش سروتن ارزان بود.در این حالا سنگین دلی که او را هانی ابن ثبیت می گفتند بر او حمله کرد واو را شهید نمود *** *** *** *** ***
فرا رسیدن ماه محرم، ماه شهادت حضرت امام حسین ( ع ) بر تمام شیعیان حضرتش تسلیت باد. از خداوند میخواهیم که ما را از بدعتها و سنتهای سطحی و ظاهری دور کند و راه درست شناخت امام حسین ( ع ) و فلسفه حرکت عاشورا را به ما بیاموزد تا با درک درست و حقیقی آن حضرت الگوی خوبی برای آزاد زیستن و آزادگی داشته باشیم
یکی از شهر بانو یا شاه زنان است که {بنابر قولی}والده ماجده حضرت مام زین العا بدین است ودیگر رباب دختر امرءالقیس است که مادر حضرت سکینه بوده وحضرت سیداشهداءتعلق ورعایت تمامی از وی داشت.در کتاب {یتابیع المودة} است که امروءالقیس را از سه دختر بوده یکی را حضرت امیرالمومنین تزوج فرموده وویکی را حضرت امام حسن وسؤم را حضرت امام حسین .واین همان است که حضرت سیدالشهداء در حق او فرمود اشعار معرفه را وبعد از شهادت آ» حضرت اشراف قریش او را خواستگاری کردند او اجابت نکردوجواب گفت که بعد از موا صلت با پیغمبر با کس دیگر مواصلت نکنم وبعد از امام حسین شوهری دیگر نمی خواهم ودر مجلس ابن زیاد-ملعون –چون نگه این زن بر سر مقدس شوهرش افتاد بی تاب شده وآن سر مبارک را گرفت و بوسید: